کد قالب کانون تحلیل هجده خصیصه عرشی و فرشی حضرت زهرا(س)| قسمت دوم

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان کانون فرهنگی وهنری کریم اهل بیت شهر سلامی و آدرس kanoonemamhassan24.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1645
بازدید دیروز : 5606
بازدید هفته : 1645
بازدید ماه : 24334
بازدید کل : 51089
تعداد مطالب : 2939
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

نویسنده : مهدی احمدی واکبر احمدی
تاریخ : شنبه 5 آذر 1402

تحلیل هجده خصیصه عرشی و فرشی حضرت زهرا(س)| قسمت دوم

دهه فاطمیه و ایام شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) فرصت و توفیقی است برای همه دلدادگان وعاشقان آن حضرت که به تأمل و درنگ پیرامون سیره نظری و عملی و مقام عرشی و فرشی آن حضرت بپردازند.
 

 تحلیل هجده خصیصه عرشی و فرشی حضرت زهرا(س) قسمت دوم

دهه فاطمیه و ایام شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) فرصت و توفیقی است برای همه دلدادگان وعاشقان آن حضرت که به تأمل و درنگ پیرامون سیره نظری و عملی و مقام عرشی و فرشی آن حضرت بپردازند، با همین انگیزه و فراهم آوردن بستر چنین تأمل و درنگی (۹) خصیصه قدسی و عرشی و (۶) خصیصه فرشی و عملی، و (۳) خصیصه سیاسی درمجموع ( ۱۸) خصیصه مورد تحلیل قرار گرفت تا شاید توانسته باشیم به صورت همه جانبه نسبت به خصایص آن حضرت معرفت و شناخت حاصل نماییم. از خواننده فهیم انتظار می رود به این یادداشت که در دو شماره تقدیم می گردد و بخش دوم‌ که تحلیل سیره عملی و سیاسی و مسأله امروز ما است، توجه ویژه داشته باشد.

*******

بخش دوم: ((تحلیل خصیصه فرشی و عملی حضرت زهرا سلام الله علیها))
در بخش نخست (9) خصیصه از هجده خصیصه حضرت زهرا سلام الله علیها که جنبه عرشی داشت مورد تحلیل قرارگرفت تا با منزلت و جایگاه ملکوتی حضرت معرفت و شناخت پیدا کنیم و بیابیم در برابر چه شخصیتی ایستاده ایم، در این بخش دوم (6) خصیصه از هجده خصیصه که جنبه فرشی وعملی دارد مورد تحلیل قرار می گیرد که با شناخت و آگاهی همه جانبه از این خصایص الگوی عملی رفتار خود قرار دهیم. 

نخستین خصیصه فرشی و عملی حضرت زهرا سلام الله علیها ((عفاف وحجاب)) است.

تبیین همه جانبه این خصیصه مبتنی بر توضیح چند نکته کلیدی است؛

1-((عفاف، وحجاب)) دو فضیلت اخلاقی و رفتاری است که قرآن مردان و زنان را به ((عفاف)) و زنان را به ویژه به رعایت ((حجاب)) مکلف و موظف نموده است، از همین رو قرآن کریم در ایه(31) سوره (نور) می فرماید: (وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‌ جُيُوبِهِنَّ: و به زنان با ایمان بگو دیدگان خود را (از هر نامحرمی) فرو بندند و پاکدامنی ورزند و زیورهای خود را آشکار نگردانند مگر آنچه که طبعا از آن پیداست و باید روسری خود را بر سینه خویش(فرو) اندازند)).
 و همچنین در ایه(59) سور ه احزاب می فرماید: ((يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى‌ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً:اى پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: روسرى‌هاى بلند بر خود بيفكنند، اين (عمل) مناسب‌تر است، تا (به عفّت و پاكدامنى) شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند، و خداوند آمرزنده مهربان است.)) 

2- ((عفاف)) آن قوه معنوی و تقوای باطنی است که مردان و زنان را از ازهرگونه هرزگی، چشم چرانی و خود نمایی که موجب تحریک شهوت و غریزه جنس مخالف و نامحرم می شود بازمی دارد، از همین رو راغب در ((المفردات)) می نویسد: ((عفت به معنى پديد آمدن حالتى در نفس است كه آدمى را از غلبه شهوت باز مى دارد و «عفيف» به كسى گفته مى شود كه داراى اين وصف و حالت باشد.)) مؤلف التّحقيق مى نويسد: ((اين ماده در اصل، به معنى حفظ نفس از تمايلات و شهوات نفسانى است؛ همان گونه كه تقوا به معنى حفظ نفس از انجام گناهان مى باشد، بنابراين عفّت يك صفت درونى است؛ در حالى كه تقوا ناظر به اعمال خارجى است:التحقيق فى كلمات القرآن مصطفوی ، ج ‏8، ص 180).

بنابراین ((عفت)) از بزرگترين فضايل انسانى است و هيچ كس در سير الى اللّه، بدون داشتن «عفت» به جايى نمى رسد. در زندگى دنيا نيز آبرو و حيثيت و شخصيت انسان در گرو عفّت است.

3- دلیل برحجاب و پوشش اسلامی ((خمار)) در ایه ۳۱ سوره نور و((جلابیب) در آیه (59)سوره احزاب است می باشد، چراکه در معنای خمار آمده است:
خمار در اصل به معنای پوشش است ولی معمولا به چیزی گفته می شود که زنان با آن سر خود را می پوشانند مانند روسری  برخی دیگر از مفسرین در معنای خمار چنین آورده اند، که خمار همان مقنعه زنان است  در شان نزول آیه ۳۱ سوره نور ذکر گردیده که قبل از نزول این آیه زنان دامنه روسری خود را بر شانه ها یا پشت سر می افکندند به طوری که گردن و قسمتی از سینه آنها نمایان بود و موجب می گشت که نظر نامحرمان به سوی آنان جلب شود و همین نظرها گاهی مسائلی را بدنبال داشت لذا با نزول این آیه شریفه خداوند به زنان دستور می دهد که روسری خود را بر گریبان خود بیفکنند، تا هم گردن و هم آن قسمت از سینه که بیرون است مستور گردد بدین ترتیب با توجه به معنای خمار و کاربرد آن معنای دیگری جز پوششی که سر و گردن و قسمتی از سینه زنان را بپوشاند، از آن اراده نمی شود:((تفسیر نمونه،ج ۱۴ ،ص ۴۳۵-۴۴۰)). 

بعلاوه در بخش ابتدایی آیه ۳۱ سوره نور لزوم پوشش زینت های زن مورد تاکید قرار گرفته و می فرماید « و لا یبدین زینتهن ....» و نباید زینت خویش را اشکار سازند و زینت آن چیزی است که موجب زیبایی و آراستگی و نیکویی زن می شود، خواه عرضی باشد یا ذاتی و نهی قرآن در این مورد نسبت به هر چیزی است که عرف مردم آن را زینت و زیبایی به حساب می آورد، و تفاوتی وجود ندارد که زینت مثل گلوبند و گوشواره از بدن جدا باشد یا مثل آرایش و تزئین به چهره و بدن متصل باشدو یا زینتی طبیعی نظیر موی سر یا جلوه های بدن باشد و اینکه یکی از زینتها و جمالهای بشر مخصوصا خانمها، موی سر است شکی نیست.

بدین ترتیب قران کریم در خصوص وجوب پوشش موی سر به جای اشاره و تاکید به یکی از مصادیق زینت و زیبایی زن، مثلا به جای اشاره به موی سر از لفظ عام تری، که کلیه زیباییها و جلوه های زیبایی زن را در بر می گیرد و از آن تعبیر به زینت می شود استفاده کرده و در یک بیان کلی می فرماید: «لا یبدین زینتهن».

درمعنای جلباب که در ایه (59) سوره احزاب آمده است مفسر کبیر علامه طباطبایی درالمیزان می نویسد: ((جلابیب‌" جمع‌ جلباب‌ است‌، و آن جامه‌اى است سرتاسرى که تمامى بدن را مى‌پوشاند، و یا روسرى مخصوصى است که صورت و سر را ساتر مى‌شود، و منظور از جمله" پیش بکشند مقدارى از جلباب خود را"، این است که آن را طورى بپوشند که زیر گلو و سینه‌هایشان در انظار ناظرین پیدا نباشد.: ترجمه تفسیر المیزان، ج‌16  ص510)) 
با تامل در همین دو واژه دقیق قرآنی((خمار وجلباب)) است، مفسرین وفقهاء می گویند حجاب به معنای پوشش اسلامی بر زنان واجب است.

4- زنان مسلمان در حفظ و رعایت ((عفاف وحجاب)) و عمل به این فریضه و تکلیف به سه تقسیم می شوند: 

دسته اول؛ زنانی هستند که از عفت باطنی و درونی تهی وخالی هستند از همین رو نه تنها باطن خودشان را دربی قیدی نسبت به پوشش اسلامی نشان می دهند، بلکه با صد قلم آرایش و گریم کردن خودشان را درمعرض نگاه نامحرمان قرار می دهند، شان ومنزلت خود را پایین می اورند.

دسته دوم؛ زنانی هستند که علاوه برعفت  باطنی و درونی ازحجاب وپوشش اسلامی چون مانتو بلند استفاده می کنند.

دسته سوم؛ زنانی هستند نه تنها ازعفت باطنی برخوردارند وازحجاب اسلامی استفاده می کنند بلکه از حجاب و پوشش برتر که چادر است استفاده می کنند.

*******

دومین خصیصه عملی و فرشی حضرت زهرا سلام الله علیها است که می تواند الگوی همه زنان قرار بگیرد در همین است که آن حضرت مقام جمع الجمع بین ((عفاف وحجاب برتر)) راداشته است.

چراکه:

اولا: درباره عفاف آن حضرت همین بس که حضرت در پر سش رسول الله صلی الله علیه وآله که زن شایسته کدام زن است؟ فرمودند: «خَيْرُ لِلْنِّساءِ اَنْ لا يَرَيْنَ الرِّجالَ وَ لا يَراهُنَّ الرِّجالُ :چه نیکو است برای زنان که مردان [نامحرم] را نبینند و مردان [نامحرم‏] هم آنان را نبینند: بحارالانوار، ج‏100، ص‏238 به نقل از مصباح الانوار)) یعنی زن بگونه ای از نظر عفاف وحجاب ظاهر شود مردان شخص خودش را نبینند بلکه شخصیت وی راببینند او نیز آنچنان از عفت باطنی برخوردار باشد شخص مردان را نبینند بلکه شخصیت مرد راببیند مقام عفت او به آن حد بود که در همان کتاب از اسماء بنت عمیس داستان عجیبی به این شرح نقل شده است: روزی فاطمه (علیهاالسّلام) به من فرمود: من از کار مردم مدینه که زنان خود را بعد از وفات به صورت ناخوشایندی برای دفن می‌برند، و تنها پارچه‌ای بر او می‌افکنند که حجم بدن از پشت آن نمایان است ناخرسندم.
اسماء گفت: من در سرزمین حبشه چیزی دیده‌ام که با آن جنازه مردگان را حمل می‌کردند، سپس شاخه‌هایی از درخت نخل را برداشت و به صورت تابوت مخصوصی درآورد که پارچه‌ای را روی چوب‌های آن می‌افکندند، و بدن را درون آن می‌گذاردند، به گونه‌ای که بدن پیدا نبود. هنگامی که فاطمه بانوی بزرگ اسلام (علیهاالسّلام) آن را مشاهده کرد فرمود: بسیار خوب و عالی است و هنگامی که من از دنیا رفتم مرا با آن بردارید.
و در ذیل همین حدیث آمده است: هنگامی که فاطمه (علیهاالسّلام) چشمش به آن افتاد تبسم فرمود، و این تنها تبسم او بعد از وفات پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌وسلّم) بود! :زخایرالعقبی، ج1، ص45))

ثانیا: با اینکه حضرت فاطمه سلام الله علیها شخصیت اجتماعی داشت ولی ازهرگونه اختلاط با نامحرمان اجتناب می کرد، ازهمین رو درگزارش امده: ((روزي مرد نابینایی با کسب اجازه به محضر حضرت زهرا(س) آمد. حضرت از او فاصله گرفت و خود را پوشانید، پیامبر اکرم(ص) که در آن جا حضور داشت از حضرت زهرا(س) پرسید: «با این که این مرد نابیناست و تو را نمیبیند، چرا خود را  پوشاندي»؟ حضرت زهرا(س) در پاسخ فرمود: «اگر او مرا نمیبیند، من که او را میبینم، وانگهی او بو را استشمام میکند» پیامبر(ص) (به نشانه تأیید شیوه و گفتار حضرت زهرا«س») فرمود: (گواهی میدهم که تو پاره تن  من هستی.)) 
 
نیز روایت شده: روزي جابر بن عبداالله انصاري همراه رسول خدا(ص) به سوي خانه فاطمه(س) رهسپار شدند. وقتی که به در خانه رسیدند، پیامبر(ص) اجازه ورود طلبید. فاطمه(س) اجازه داد، پیامبر(ص) فرمود: شخصی همراه من است، آیا اجازه  هست با او وارد خانه شویم؟ فاطمه(س) عرض کرد: «اي رسول خدا مقنعه و روسري ندارم.» پیامبر(ص) فرمود: ی اي فاطمه! زیادي لباس بلند روپوش خود را بگیر و سرت را با آن بپوشان.))  
حضرت فاطمه(س) همین کار را کرد، آن گاه پیامبر(ص) و جابر، با کسب اجازه وارد خانه شدند. بحارالانوار ج‏68، ص‏25، ص‏285، ص‏290.))

و همچنین به هنگام رفتن به مسجد النبی برای ایراد خطبه فدکیه در گزارش آمده است نه تنها آن حضرت با  پوشش کامل رفته است بلکه به هنگام خطبه نیز بین مردان مهاجر وانصار و حضرت نیز پرده ای آویزان کرده اند ازهمین در گزارش آمده است ((انّه لمّا أجمع أبوبکر و عمر علی منع فاطمه علیهما السلام فدکاً و بلغها ذلک،لاثت خمارها علی رأسها، و اشتملت بجلبابها، و أقبلت فی لمّه من حفدتها و نساء قومها، تطأ ذیولها، ما تخرم مشیتها مشیه رسول‏اللَّه صلى اللَّه علیه و آله،حتّى دخلت علی أبی‏بکر، و هو فی حشد من المهاجرین و الانصار و غیر هم، فنیطت دونها ملاءه فجلست، ثم أنّت أنّه أجهش القوم لها بالبکاء، فارتجّ المجلس، ثم أمهلت هنیئه.حتّى اذا سکن نشیج القوم و هدأت فورتهم: هنگامى که ابوبکر و عمر تصمیم گرفتند فدک را از حضرت فاطمه علیهاالسلام بگیرند و این خبر به ایشان رسید، لباس بتن کرده و چادر بر سر نهاد، و با گروهى از زنان فامیل و خدمتکاران خود بسوى مسجد روانه شد، در حالیکه چادرش به زمین کشیده مى‏شد، و راه رفتن او همانند راه رفتن پیامبر خدا بود، بر ابوبکر که در میان عده‏اى از مهاجرین و انصار و غیر آنان نشسته بود وارد شد، در این هنگام بین او و دیگران پرده‏اى آویختند:. بلاغات النسأ، ص 12،الذریعة، ج 7، ص 203))

*******

سومین خصوصیت عملی و فرشی حضرت زهرا سلام الله علیها ((نسل آوری ونسل سازی)) و ((تربیت نسل صالح)) است.

از آنجایی که این سیره عملی حضرت درجهت الگو و اسوه بودن همه مادران و همسران نقش تعیین کننده ای دارد فهم همه جانبه  به این خصیصه مبتنی بر توضیح است؛

1-ازمعجزات و شگفتی های عالم هستی آنست که خداوند متعال همه موجودات را جفت و زوج خلق کرده است از همین رو در ایه (49) سوره (زاریات) امده است: ((وَ مِنْ كُلِّ شَيْ‌ءٍ خَلَقْنا زَوْجَيْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ: و از هر چيز دو زوج آفريديم، باشد كه ياد كنيد و پند گيريد)) و نیز در ایه ((36)) سوره ((یس)) امده است ((سُبْحانَ الَّذِي خَلَقَ الْأَزْواجَ كُلَّها مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ مِمَّا لا يَعْلَمُونَ :منزّه است خدايى كه تمام زوج‌ها را آفريد، از آن چه زمينمى‌روياند و از خود مردم و از آن چه نمى‌دانند.)) 

2-و همچنین از نشانه و آیات الهی آنست که زن و مرد نیز زوج آفریده شدند که در آیات متعدد آمده است: «هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَهٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا (. اعراف ایه189) اوست آن کس که شما را از نَفْس واحدی آفرید، و جفت وی را از آن پدید آورد».و: «وَ مِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا (روم ایه21) و از نشانه‌های اوست که برای شما همسرانی از جنس خودتان آفرید». و: «وَ اللَّهُ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا وَ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ أَزْوَاجِکُمْ بَنِینَ وَ حَفَدَهً (نحل ایه72) و خدا برای شما از خودتان همسرانی قرار داد، و از همسرانتان برای شما پسران و نوادگانی نهاد».و: «فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا … یَذْرَؤُکُمْ فِیهِ، (شورا ایه11) پدیدآورنده آسمان‌ها و زمین است. از خودتان برای شما جفتهایی قرار داد، … بدین وسیله شما را بسیار می‌گرداند)).

3-تفاوت زوج بودن موجودات عالم هستی با زوج بودن انسان ها در این است و فلسفه زوج بودن موجودات دیگر به این دلیل است که تکثر پیدا کنند و نسل آنها استمرار بیابد تا مقطوع النسل  نشوند، ولی فلسفه زوجیت درانسان  علاوه برتکثر وازدیاد نسل که  خداوند در سوره نساء، آیه 7 می فرماید: «یا ایها الناس اتقوا ربکم الذی خلقکم من نفس واحدة و خلق منها زوجها و بث منهما رجالا و نساء کثیرا و اتقوا الله الذی تسائلون به و الارحام ان الله کان علیکم رقیبا»; ای مردم، بترسید از پروردگار خود که شما را از یک تن آفرید و از او جفتش را بیافرید و از آنان مردان و زنان بسیاری گسترانید و بترسید از خداوندی که از او و از ارحام پرسش می شود. خداوند بر شما نگاهبان است.)) ونیزدر آیه 11 سوره شوری نیز می فرماید: «فاطر السموات و الارض جعل لکم من انفسکم ازواجا و من الانعام ازواجا یذرؤکم فیه لیس کمثله شی ء و هو السمیع البصیر)) وهمچنین آرامش روحی  وروانی که درایه (21)سوره روم امده است:((و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها و جعل بینکم مودة و رحمة ان فی ذلک لآیات لقوم یتفکرون))  در(( تربیت انسان صالح)) و((پرورش خلیفه الله)) ، تسیح  وتقدیس کنندگان حق تعالی  است،ازهمین رو درسوره فرقان آمده است :((وَ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّيَّاتِنا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِينَ إِماماً:و كسانى‌اند كه مى‌گويند: پروردگارا! به ما از ناحيه‌ى همسران و فرزندانمان مايه‌ى روشنى چشم عطا كن و مارا پيشواى پرهيزگاران قرار ده))

و در ایه (100و101) سوره صافات از زبان ابراهیم خلیل الرحمن نقل می کند که فرمود: ((رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ «101» فَبَشَّرْناهُ بِغُلامٍ حَلِيمٍ «101»
پروردگارا! (فرزندى) از گروه صالحان به من ببخش. پس ما او را به نوجوانى بردبار مژده داديم))

4-آنچه که فاطمه را فاطمه کرد و تا قیامت نام، یاد و فکرش ادامه پیدا خواهد کرد (نسل سازی، و نسل پروری)) و ((تربیت نسل صالح) بوده است، و این نقش حیاتی و قرانی حضرت زهر سلام الله علیها در صورتی قابل فهم است بستر و ظرفی که آن حضرت اقدام به ((نسل آوری)) و ((نسل سازی)) کرد دیده شود چراکه:

اولا: در شرایط و موقعیتی صاحب چهار فرزند شد که از نظر اقتصادی وامکانات مالی در ناداری و فقر مطلق بوده اند، چراکه در گزارش آمده است: (شيخ صدوق روايت كرده كه حضرت على (ع) به مردى از بنى سعد فرمود:  بگذار تا قصّه‏اى در باره خودم و فاطمه برايت بگويم: فاطمه همسر من در ميان خانواده رسول خدا (ص) از محبوبترين افراد بود، او با مشك به قدرى آب مى‏آورد كه اثر آن در سينه‏اش به جاى مانده بود، و به قدرى با آسيا كار مى‏كرد كه دستهايش پينه بسته بود، و به قدرى خانه را جارو مى‏كرد كه گرد و غبار بر لباسهايش مى‏نشست، و به قدرى در زير ديگ آتش مى‏افروخت كه لباسهايش سياه و چركين مى‏شد، و او به سبب اين كارها دچار زحمت و رنج شديدى شده بود.)) 

((سلمان مى گويد: روزى ديدم حضرت زهراعليها‌السلام براى خروج از خانه به خود پارچه اى كشيده، پشمى و كهنه، كه دوازده جاى آن وصله شده بود. من از شدت ناراحتى گريستم و گفتم: دختر كسرى و قيصر در حريرند و دختر رسول خداصلى‌الله‌عليه‌و آله‌و سلم در چادر شبى پشمينه و كهنه، آن هم با اين همه وصله.
آن گاه فاطمه زهراعليها‌السلام به نزد رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم رفت و عرضه داشت: «پدر جان! سلمان از چادر وصله خورده من در شگفت است، در حالى كه به خدا سوگند پنج سال است من در خانه على به سر مى برم و از مال دنيا تنها پوست گوسفندى داريم كه روزها شترمان را بر آن علوفه مى خورانيم و شبها خود به روى آن مى خوابيم و بالش ما پوستى است كه از ليف خرما پر شده است».روزى رسول خدا صلى ‌الله‌ عليه ‌و آله ‌و سلم بر زهرا عليها‌ السلام وارد شد و حالش را پرسيد.جواب داد: حالم اين گونه است كه مى نگريد؛ با عبايى زندگى مى كنيم كه نصف آن زير انداز ماست و بر روى آن مى نشينيم و نصف ديگر آن روانداز ماست كه بر روى خود مى کشیم: بحارالاءنوار، ج ۴۳، ص ۸۸.))

ثانیا: اهمیت ((نسل سازی ونسل آوری)) حضرت زهرا سلام الله علیها در صورتی قابل فهم است که بدانیم حضرت زهرا سلام الله علیها در سال دوم هجرت که در سن (9)سالگی بود با امام علی علیه السلام ازدواج کرد و در سال سوم هجرت امام حسن، و درسال چهارم امام‌حسین علیهما السلام، زینب کبری سال پنجم، وام کلثوم علیهما السلام سال ششم متولد شدند واین بانوی آسمانی در پایین ترین سن عهده دار تربیت نسل صالح وتربیت فرزندانی بافاصله کم سنی شده است.
ثالثا: در موقعیتی نسل سازی می کرد و نسل صالح می ساخت که می بایست نقش مادر بودن راهمراه با نقش پدر بودن را ایفاء می کرد و جای خالی پدر راپر می نمود، چراکه امام علی علیه السلام در مدت ده سال ازدواج باحضرت زهرا سلام الله علیها اکثر اوقات در خط مقدم  نبرد و جنگ با کفار، مشرکین و یهود بود و کمترین زمان در کنار همسرش بود، حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در این مدت نه تنها توانست چهار فرزند تربیت کند که تکرار وجود رسول الله صلی الله علیه وآله و امام علی علیه السلام باشند و هرکدام جریان ساز تاریخی باشند، بلکه توانست آنچنان نسل سازی کند که در1444سال پس از رحلت پیامبر اکرم تاکنون، سادات که نسل این بانوی آسمانی اند نقش آفرینان درعرصه فقاهت، کلام، فلسفه تفسیر وسیاست باشند و سرانجام از نسل وی حضرت امام خمینی رضوان الله علیه پایه گذار نظام اسلامی بنام جمهوری اسلامی باشد.

*******

چهارمین خصیصه حضرت زهرا سلام الله علیها ((اجتماعی))بودن آن حضرت است.

تفسیر نوینی را از جایگاه ومنزلت زن در برابر انسانها در هر عصر و زمانه ای قرار می دهد برای اینکه تفسیر صحیح و همه جانبه از این خصیصه ارائه داشته باشیم نیازمند به بیان چند نکته است؛

1- در اینکه زن درعالم هستی از نظر منزلت و شرافت در کجا ایستاده و قرار دارد، سه تفسیر و قرائت از جایگاه زن وجود داشته و دارد:
نخستین نظریه و برداشت از منزل از زن این است که زن(( شی ء)) است همانند اشیاء و موجودات دیگر، ارزش و منزلت ویژه ای درعالم هستی ندارد، این همان نگاه جامعه در عصر جاهلیت است که نه تنها زن ها از همه حقوق چون ((ارث)) محروم بودند، بلکه پدر خانواده از داشتن دختر احساس حقارت می نمود، از همین رو قرآن کریم در ایه ((58-59)) سوره نحل از موقعیتی زن در عصر جاهلیت اینگونه گزارش می دهد: ((وَ إِذا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثى‌ ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ كَظِيمٌ «58»: و هرگاه يكى از آن مشركان به دختر دارشدن بشارت داده شود، صورتش از غصّه سياه مى‌شود، در حالى كه خشم خود را فرو مى‌برد.))، ((يَتَوارى‌ مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ ما بُشِّرَ بِهِ أَ يُمْسِكُهُ عَلى‌ هُونٍ أَمْ يَدُسُّهُ فِي التُّرابِ أَلا ساءَ ما يَحْكُمُونَ «59»: بخاطر بشارت تلخى كه به او داده شده، از ميان مردم متوارى مى‌شود (درمانده است كه) آيا اين دختر را همراه با ننگ و خفت نگاه دارد يا او را درخاک پنهان كند. بدانيد كه چه بد قضاوت مى‌كنند)).

 و در ایه (31) سوره اسراء گزارش بسیار تلخ تری دهد ومی فرماید: ((وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِيَّاكُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ كانَ خِطْأً كَبِيراً: فرزندان خود را از بيم تنگدستى نكشيد. اين ما هستيم كه آنان و شما را روزى مى‌دهيم. يقيناً كشتن آنان گناهى است بزرگ!)) و همچنین در ایه (8-9)سوره تکویر می فرماید: ((وَ إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ «8» بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ «9» : و آنگاه كه از دختر زنده به گور شده پرسيده شود. كه به كدامين گناه كشته شده است؟))

از همین رو در گزارش تاریخی آمده است: ((وقتي قيس بن عاصم، خدمت رسول اكرم صلي اللَّه عليه و آله و سلم شرفياب شد، يكي از انصار، از دختران وي سئوال نمود. «قيس»، در پاسخ گفت: من تمام دختران خود را به خاك كرده ام، و كوچكترين تاثر در دل خود احساس ننموده ام، مگر يكبار! و آن موقعي بود كه من در سفر بودم، و ايام وضع حمل همسرم نزديك بود. اتفاقا سفرم به طول انجاميد، پس از مراجعت، از حمل همسرم پرسيدم. وي در پاسخ من گفت: به عللي، بچه مرده به دنيا آمد، ولي در واقع دختر زائيده بود، و از ترس من، دختر را به خواهران خود سپرده بود. سالها گذشت و ايام جواني و طراوت دختر فرارسيد، و من كوچكترين اطلاعي از داشتن دختري نداشتم. تا اينكه روزي در خانه نشسته بودم، ناگهان دختري وارد شد و سراغ مادرش را گرفت، دختري بود زيبا و سراغ مادرش را گرفت، دختري بود زيبا و گيسوانش را به هم بافته و گردن بندي در گردن انداخته بود. من از همسر خود پرسيدم كه اين دختر زيبا كيست؟ وي در حالي كه اشك در چشمانش حلقه زده بود، گفت: اين دختر تو است. همان دختري است كه هنگام مسافرت تو به دنيا آمده، از ترس تو پنهان كرده بودم.

سكوت من در برابر همسرم، نشانه رضايت بود. او تصور مي كرد كه من دست خود را آلوده به خون وي نخواهم كرد، لذا روزي همسرم با خيال مطمئن از خانه خارج گرديد، من به موجب پيمان و عهدي كه داشتم، دست دخترم را گرفته به يك نقطه دور دست بردم، درصدد حفر گودال برآمدم. هنگام حفر دخترم مكرر از من مي پرسيد كه «منظور از كندن زمين چيست؟!» پس از فراغ دست وي را گرفته، كشان كشان او را در ميان گودال افكندم، و خاكها را به سر و صورت او ريخته، و به ناله هاي دلخراش وي گوش ندادم.

او همچنان ناله مي كرد و مي گفت: «پدر جان مرا زير خاك پنهان مي سازي؟! و در اين گوشه، تنها گذارده به سوي مادرم برمي گردي؟!» و من خاكها را مي ريختم تا آنجا كه او زير خروار ها خاك پنهان گرديد، و خاك او را فرا گرفت. آري، يگانه موردي كه دلم سوخت، همين مورد است وقتي سخنان قيس پايان يافت، چشمهاي رسول خدا صلي اللَّه عليه و آله و سلم پر از اشك شده بود، اين جمله را فرمود: «ان هذه لقسوه، و من لا يرحم لا يرحم». يعني اين عمل يك سنگدلي است و ملتي كه رحم و عواطف نداشته باشند، مشمول رحمت الهي نمي گردند! ابن اثير، در «اسد الغابه»، ماده قيس، از او نقل كرده كه پيامبر صلي اللَّه عليه و آله و سلم پرسيد: تاكنون چند دختر، زنده بگور كردي، گفت: 12 دختر: فروغ ابديت، ج 1، ص 48 و 49، جعفر سبحاني.))

به همین دلیل است خلیفه دوم اعتراف می‌کند که زنان در جاهلیت هیچ به حساب نمی‌آمدند: «کنا فی الجاهلیة لانعد النساء شیاًءبخاری، صحیح بخاری، ج6، ص96».
دومین نظریه در منزلت و جایگاه زن نظر یه جاهلیت مدرن و نگاه جهان غرب پس ازانقلاب صنعتی است، چون در جهان و عالم غرب، زنان از همه حقوق اجتماعی ازجمله ارث محروم بودند، بعد از انقلاب صنعتی برای اینکه بتوانند از نیروی کار ارزان قیمت استفاده نمایند، مسائل نو و تازه ای که در دنیای صنعت مطرح شد مسأله ی کار و اشتغال زنان بودکه ظاهری انسانی و باطنی مخوف و ضد انسانی داشت دعوت ها به کار از سوی کارگاه ها و کارخانه ها آغاز گردید و این بار زنان بودند که به کار و فعالیت دعوت می شدند. البته با تبلیغاتی به اسم خیرخواهی جهت زنان و رعایت حقوق و حفظ حرمت و رشد آنان، اما واقعیت این است که دعوت زن به کارخانه و کارگاه به خاطر خدمت به زن نبود بلکه به خاطر اندکی مزد زن بود که در آن روزگارها یک زن در برابر کار مساوی با مرد مزدی تقریباً معادل نصف آن دریافت می کرد و این یک موهبت مورد توقع برای صاحبان صنایع بود، به گفته ی ویل دورانت: زنان کارگرانی ارزانتر بودند و کارفرمایان آنان را بر مردان سرکش و سنگین قیمت ترجیح می دادند. آری این دعوت شغلی از زنان به هنگامی بود که بسیاری مردان از بیکاری در خانه ها محبوس بودند و کاری که با آن زندگی خانواده را تأمین کنند نداشتند.اعلان کارخانه ها این بود که زنان، کودکان و مخصوصاً دختران خود را به کارخانه ها بفرستند. به گفته ی ویل دورانت: دنیای غرب زن را از بندگی در خانه ها رهانید و او را گرفتار بندگی و جان کندن در کارخانه نموو زنجیری محکم تر و سنگین تر بر گردن او نهاد: حیات زن در اندیشه ی اسلامی به نقل از تاریخ تمدن، عصر))

سومين نظریه نسبت به جایگاه زن، نظریه اسلام است که بانگاه معرفتی و توحیدی نظر خاص نسبت به جایگاه ومنزلت دارد و ان اینکه:
اولاً: در آفرینش زن ومرد را از یک گوهر می داند و هیچ تفاوتی از جهت خلقت بین زن و مرد قائل نیست از همین رو در ایه (98) سوره (انعام) آمده است: ((وَ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ قَدْ فَصَّلْنَا الْآياتِ لِقَوْمٍ يَفْقَهُونَ «98»و اوست كسى كه شما را از يك نفْس آفريد، پس برخى قرار يافته (و به دنيا آمده‌اند) و برخى (در پشت پدرها و رحم مادرها) به امانت گذاشته شده‌اند. ما آيات خويش را براى گروهى كه مى‌فهمند به تفصيل بيان كرديم)) ونیزدرایه(189) سوره اعراف آمده است :((هُوَ الَّذي خَلَقَكُم مِن نَفسٍ واحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنها زَوجَها لِيَسكُنَ إِلَيها  فَلَمّا تَغَشّاها حَمَلَت حَملًا خَفيفًا فَمَرَّت بِهِ  فَلَمّا أَثقَلَت دَعَوَا اللَّهَ رَبَّهُما لَئِن آتَيتَنا صالِحًا لَنَكونَنَّ مِنَ الشّاكِرينَ : و خدایی است که (همه) شما را از یک فرد آفرید؛ و همسرش را نیز از جنس او قرار داد، تا در کنار او بیاساید. سپس هنگامی که با او آمیزش کرد، حملی سبک برداشت، که با وجود آن، به کارهای خود ادامه می‌داد؛ و چون سنگین شد، هر دو از خداوند و پروردگار خود خواستند «اگر فرزند صالحی به ما دهی، از شاکران خواهیم بود!»

ثانیا: از نظر خصوصیت روحی و دریافت معنویت زن و مرد را یکسان دانسته و در ایه (35) سوره احزاب آمده است: ((إِنَّ المُسلِمينَ وَالمُسلِماتِ وَالمُؤمِنينَ وَالمُؤمِناتِ وَالقانِتينَ وَالقانِتاتِ وَالصّادِقينَ وَالصّادِقاتِ وَالصّابِرينَ وَالصّابِراتِ وَالخاشِعينَ وَالخاشِعاتِ وَالمُتَصَدِّقينَ وَالمُتَصَدِّقاتِ وَالصّائِمينَ وَالصّائِماتِ وَالحافِظينَ فُروجَهُم وَالحافِظاتِ وَالذّاكِرينَ اللَّهَ كَثيرًا وَالذّاكِراتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُم مَغفِرَةً وَأَجرًا عَظيمًا:به یقین، مردان مسلمان و زنان مسلمان، مردان با ایمان و زنان با ایمان، مردان مطیع فرمان خدا و زنان مطیع فرمان خدا، مردان راستگو و زنان راستگو، مردان صابر و شکیبا و زنان صابر و شکیبا، مردان با خشوع و زنان با خشوع، مردان انفاق کننده و زنان انفاق کننده، مردان روزه‌دار و زنان روزه‌دار، مردان پاکدامن و زنان پاکدامن و مردانی که بسیار به یاد خدا هستند و زنانی که بسیار یاد خدا می‌کنند، خداوند برای همه آنان مغفرت و پاداش عظیمی فراهم ساخته است.))

ثالثا: قرآن در رفتار خوب و بد جنسیت را دخیل نمی داند بلکه زنان را درتراز مردان دانسته ومی فرماید:((ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذينَ كَفَرُوا امرَأَتَ نوحٍ وَامرَأَتَ لوطٍ  كانَتا تَحتَ عَبدَينِ مِن عِبادِنا صالِحَينِ فَخانَتاهُما فَلَم يُغنِيا عَنهُما مِنَ اللَّهِ شَيئًا وَقيلَ ادخُلَا النّارَ مَعَ الدّاخِلينَ: (ایه10) سوره تحریم)) :خداوند برای کسانی که کافر شده‌اند به همسر نوح و همسر لوط مثَل زده است، آن دو تحت سرپرستی دو بنده از بندگان صالح ما بودند، ولی به آن دو خیانت کردند و ارتباط با این دو (پیامبر) سودی به حالشان (در برابر عذاب الهی) نداشت، و به آنها گفته شد: «وارد آتش شوید همراه کسانی که وارد می شوند))

((وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذينَ آمَنُوا امرَأَتَ فِرعَونَ إِذ قالَت رَبِّ ابنِ لي عِندَكَ بَيتًا فِي الجَنَّةِ وَنَجِّني مِن فِرعَونَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّني مِنَ القَومِ الظّالِمينَ(آیه 11سوره تحریم)و خداوند برای مؤمنان، به همسر فرعون مثَل زده است، در آن هنگام که گفت: «پروردگارا! خانه‌ای برای من نزد خودت در بهشت بساز، و مرا از فرعون و کار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهایی بخش!)) وهمچنین می فرماید((وَمَريَمَ ابنَتَ عِمرانَ الَّتي أَحصَنَت فَرجَها فَنَفَخنا فيهِ مِن روحِنا وَصَدَّقَت بِكَلِماتِ رَبِّها وَكُتُبِهِ وَكانَت مِنَ القانِتينَ:و همچنین به مریم دختر عمران که دامان خود را پاک نگه داشت، و ما را از روح خود در آن دمیدیم؛ او کلمات پروردگار و کتابهایش را تصدیق کرد و از مطیعان فرمان خدا بود!)) 

رابعاً: در استجابت دعا و نیز قبولی اعمال نیز زنان را همانند اولیاء و مومنین از مردان دانسته و در ایه (195) سوره آل عمران می فرماید: ((فَاستَجابَ لَهُم رَبُّهُم أَنّي لا أُضيعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنكُم مِن ذَكَرٍ أَو أُنثى بَعضُكُم :پس پروردگارشان دعاى آنان را مستجاب كرد (و فرمود:) كه من عمل هيچ صاحب عملى از شما را، خواه مرد يا زن، (گرچه) همه از يكديگريد، تباه نمى‌كنم (و بى‌پاداش نمى‌گذارم)) 
خامسا: زن و مرد را یکسان و بدون هیچ تفاوتی نسبت به مسائل اجتماعی مکلف دانسته و در ایه (71) سوره توبه می فرماید: ((والْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ يُطِيعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ : مردان و زنان با ايمان، يار وياور و اولياى يكديگرند، به معروف (خوبى‌ها) فرمان مى‌دهند و از منكرات و بدى‌ها (منكرات) نهى مى‌كنند، نماز بر پاى داشته، زكات مى‌پردازند و از خداوند و پيامبرش پيروى مى‌كنند. بزودى خداوند آنان را مشمول رحمت خويش قرار خواهد داد. همانا خداوند، تواناى غالب و حكيم است)) 

3- حضرت زهرا سلام الله علیها با چنین نگاه قرانی تفسیر سومی از هویت زن در اجتماعی بودن را در پیش روی همه قرار داده است و آن این که (( زن شایسته آن بانویی است که حضورش در اجتماع به هیچ وجه آسیبی به عفت و پاکدامنی وی نزند، عفت و پاکدامنی هم مانع از حضور در اجتماع و نقش آفرینی وی نشود،)) این نگاه اجتماعی بودن حضرت زهر سلام الله علیها در صورتی قابل جمع است که زن به گونه ای در جامعه حضور پیدا کند که شخصیتش کانون توجه مردان قرار بگیرد؛ نه اندام فیزیکی زنانه وی، و همچنین وی نیز توجه به شخصیت مردان نگاه و نظر داشته نه اندام فیزیکی شخص مردان، چرا که در پاسخ به همین پرسش که زن عفیف چه مشخصه ای دارد فرمودند: «خَيْرُ النِّسَاءِ أَنْ لَا يَرَيْنَ الرِّجَالَ وَ لَا يَرَاهُنَّ الرِّجَالُ: بهترین زن، زنی است که مردان را نبیند و مردان هم او را نبینند:مکارم الاخلاق، ص۲۳۰))

با توجه به چنین تفسیر ی از هویت زن که رعایت ((عفت وحجاب)) شرط لازم برای حضور در عرصه های گوناگون اجتماعي است، حضرت زهرا سلام الله علیها در جبهه نظامی، سیاسی، اجتماعی حضور پیدامی کرد والگو برای همه زنان شد که می خواهند در فعالیت اجتماعی حضور داشته باشند ودر پستوی خانه حبس و زندانی نباشند، ازهمین رو چند مورد ازحضور اجتماعی حضرت زهرا سلام الله علیها ر ا در اینجا می آوریم:

۱- در جنگ اُحُد، که در سال سوّم هجرت رخ داد، پس از پایان جنگ، فاطمه(س) که حدود ده سال بیشتر نداشت، از مدینه بیرون آمد و خود را به جبهه‌ی اُحُد که در یک فرسخی مدینه قرار داشت رسانید، نزد پدر رفت، شوهرش علی(ع) را دید که چهره‌ی خون‌آلود پیامبر(ص) را شستشو می‌دهد، فاطمه(س) وقتی که حال پدر را دید گریه کرد و پدر را بوسید، دید جریان خون از چهره‌ی پدر قطع نمی‌شود، قطعه‌ی حصیری را سوزانید و خاکستر آن را بر جای زخم چهره‌ی پدر ریخت، در این هنگام خون بند آمد. اعیان‌الشّیعه، ج ۱، ص ۳۱).

2- در ماجرای جنگ خندق که در سال پنجم هجرت رخ داد، مسلمانان به کندن خندق اشتغال داشتند و شخص پیامبر(ص) نیز مشغول کندن بود، کمبود غذا باعث شد که گاهی مسلمانان از جمله پیامبر(ص) سه روز گرسنه می‌ماندند، فاطمه(س) اندکی نان تهیّه کرد و خود را به حضور پیامبر(ص) رسانید، و عرض کرد: «این پاره‌ی نان قسمتی از نانی است که برای فرزندانم پخته بودم، و این قسمت را برای شما آورده‌ام».
پیامبر(ص) آن را گرفت و فرمود: «فاطمه جانم این پاره‌ی نان، نخستین لقمه‌ای است که پدرت پس از سه روز گرسنگی،به دهانش می گذارد:مجمع‌البیان، ج ۹، ص ۲۵۲)).

3-پس ازرحلت پیامبر و غصب فدک با غاصبان فدک به احتجاج برخاست و در جلسه رسمی با حضور ابوبکر، عمر و امام علی علیه السلام با ابوبکر به احتجاج پرداخت و خطاب به ابوبكر فرمود: ((چرا نماينده‏ى مرا از فدك اخراج نمودى در حالى كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به امر خداوند آن را براى من قرار داد. آيا مى‏خواهى زمينى را از من بگيرى كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله از بين غنائمى كه مسلمانان در راه آن جنگ نكرده‏اند به من بخشيد؟
آيا پيامبر صلى اللَّه عليه و آله نفرموده است: «فرزندان هركس بايد بعد رحلت او مورد توجه باشند»؟ تو خوب مى‏دانى كه تنها يادگار پيامبر صلى اللَّه عليه و آله براى فرزندانش همين است؟ شهادت ناحق عايشه ابوبكر گفت: عايشه و عمر شهادت مى‏دهند كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله فرموده است: «النبى لايورث» يعنى «پيامبر ارث نمى‏گذارد». حضرت زهرا عليهاالسلام فرمود: اين اولين شهادت ناحقى است كه به آن شهادت مى‏دهند. من درباره‏ى فدك در اسلام شاهدانى دارم. فدك را پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به من بخشيده است و من شاهد مى‏آورم. ابوبكر گفت: دليل خود را بياور. شاهد در ملك مورد تصرف باطل است حضرت زهرا عليهاالسلام فرمود: آيا در زمان حيات پيامبر صلى اللَّه عليه و آله فدك تحت تصرف من نبود و من محصول آن را مصرف نمى‏كردم؟ گفت: آرى. فرمود: پس چرا درباره‏ى چيزى كه در دست من است از من شاهد مى‏خواهى؟ ابوبكر گفت: چون غنيمت مسلمانان است، اگر دليل نياورى امضا نخواهم كرد! حضرت در حالى كه مردم هم مى‏شنيدند فرمود: آيا مى‏خواهيد دستور و كار پيامبر صلى اللَّه عليه و آله را رد كنيد و درباره‏ى ما حكمى كنيد كه درباره‏ى ساير مسلمانان نمى‏كنيد؟ اى حاضرين بشنويد كه مرتكب چه عملى مى‏شوند؟۰۰  بحارالانوار: ج 29 ص 134، 189، 194- 199. كتاب سليم: ج 2 ص 868.))

این گفتگوی طولانی همراه با احتجاج و محاکمه کشاندن سران غصب فدک ومناظره مستقيم حضرت سلام الله علیها با سران غصب خلافت و فدک به این معنا است زنان همانند مردان باحفظ دو اصل((عفاف وحجاب)) می توانند در عرصه های حساس سیاسی همانند عرصه های دیگر حضور پیداکنند و نقش آفرینی نمایند.، همانگونه که دراین 44 سال ازنظام جمهوری اسلامی زنان ایرانی باتاسی والگو گرفته ازآن حضرت دوشادوش با مردان درهمه عرصه های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، علمی، جهادی، تولیدی، حضور یافتند ونقش آفرینی نمودند.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: شهادت ها